ایلیای مامان

ایلیای مامان

خاطرات ایلیا
ایلیای مامان

ایلیای مامان

خاطرات ایلیا

اولین سفر ایلیای مامان

سلااااااااااام


بازم ما اومدیییییییییییم         

امروز می خوام از اولین مسافرت ایلیای مامان بگم

این ماه ما همراه خانواده ی امیرحسین جون و فرگل جون تصمیم گرفتیم بریم سفر و قرار شد همه با هم بریم کیش           

خلاصه که اثاثامونو جمع کردیم و سه شنبه صبح پرواز کردیم سمت کیش   

همه چیز عالی بود جزء قسمت اخرش که ایلیا کلی جیغ و هوار زد و همه رو کلافه کرد.البته حقم داشت خسته شده بود.1ساعت و نیم  رو هوابود و هیچ کاری هم نمیشد کرد خلاصه بزور ساکت  کردیمش تا رسیدیم  وای که چقدر گرم بودداشتیم خل میشدیم از گرما تا رسیدیم هتل و اراااااااااااااااامش پرید تو سفرمون  made by Laie اینم عکس ارامش بعداز طوفان اینجا واقعا ایلیا بی حاله....


DSC03771 - 500x496px

بعداز1استراحت همه با هم رفتیم هوا خوری،جاااااااتون خالی هلاک شدیم از گرما اما خوب بود از کلافگی همش میخندیدیم    

خدایی از قیافه همین تا میشه بفهمید چقدر هوا خوب بود

بعدشم اومدیم هتل و ازفرداش دیگه کامل گشتیم از لب دریا گرفته تا پاساژ و....

به ما که خیلی خوش گذشت ایشاا... به همه خوش گذشته باشه 1کی از همسفرامون 1دختره بامزه و ناز بود به اسم فرگل که دختر خاله امیرحسین جون میشد فقط1جاوانمیسادن 1عکس درست بگیریم ازشون  واسه همین  فقط2تا عکس خوب شد که میزارم اینجا که یادگاری بمونه

بقیه عکس ها هم میزارم  در ادامه مطلب 

ممنونم بهمون سرزدین.








نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد