سلاااااااااااااااااام*
امروز میخوام از خونه تکونی عید بگم.1ماهی میشه درگیرشیم ایلیای مامان هم کلی کمک حاله مامانشه.طفلکی بچم چقدر هم مریضی کشید
خونه تکونی
خونه تکونی میکنم منتظره بهارم
منتظره بهارورویش سبزه زارم
می خوام وقتی بهار میاد
خونه ی من تمیز باشه
بهارتوی خونه ی من
یه مهمونه عزیز باشه
البته عزیزان همه ماجرا این نیست که فقط ایلیا زحمت تمیز کردنه خونه رو بکشه 1کم هم مامانش کار کرده که طفلی خسته نشه
ایلیا جونم 1کم بازیگوش شده یعنی تا میتونه از سطح هموارو نا هموار بالا میره و خوشه یعنی تا میتونه چهار دست و پا از همه چی بالا میره و همه مواظبشن که نکنه اقا بخوره زمین یا چیزیش بشه
الان این عکس گوشه ای از فعالیت ایلیا در خونه تکونی اولین عیده زندگیشه که البته قابله تحسینه فقط تنها قسمت جالبش اینه که فقط اون خوشحاله و قیافه ی ما هم دیدنیه
خوشم میاد اصلا هم رو نمیده که نزاریم بره بالا.با قیافه حق به جانب برمیگرده تلویزون هم نگا میکنه انگار منظورش اینه که هییییییییییس ساکت باشیدفیلم دارم میبینم
خلاصه که خداروشکر که سالمه و خوشحال*
اینم از خونه تکونی عیده اول ایلیای مامان
سلام ملیکم مریم خانوم
به سلامتیییییییییییییییییییییییییییییییییییی باشه خونه تکونیتون
می گم نکنه تو هم مثل اون عکسه داری خونه تکونی می کنی؟؟؟؟؟؟؟
می گم به جای اینکه این همه از این بچه کار بکشی یه کارگررررررر بگیررررررررررررر
گناه داره طفل معصوم از حالاااااااااااااااااا
می گم چه دستمال سری بستی براش
خیلی با حال شده
مرسی عزیزم*هنر کردیم پسر زاییدیم واسه همین وقتا دیگه این کار نکنه پس ننه باباش کار کنن؟؟
سلام
وای خدا از خونه تکونی نگو که تنم میلرزه خیلی سخت بود
گناه داره نی نی مون یادم باشه سال دیگه یه ماه قبل عید ایلیا رو بیارم پیش خودم