سلاااااااااااام
27خرداد ماه تولد داداش ماهان بود
خداروشکر که داداش ماهان عزیز 1ساله دیگه هم بزرگترشدوتولدش پیش ما بود وامیرحسین جون و ایلیا خیلی خوشحال بودن
ماهان عزیزم وارده11سال شد و براش شمع10روگذاشتیم که فوت کنه,جایه همتون خالی رفتیم باغ عقیق.خیلی خوب بود این سه تا داداش تا تونستن بازی کردن واقعا خوش گذشت
خدایه خوب ممنون که ماهان امیرحسین ایلیا رو به ما دادی,ممنون که اونارو سالم دادی و نگه داشتی,ممنون که همه جوره مواظب ما هستی.
خدایابعداز رفتن مامانه ماهان(خواهرم)به اسمون فکر میکردم ماهان و ما دیگه روزه خوشی نداریم اما الان که حدود6سال میگذره ممنونم که به ما این صبرو دادی که با نبوده مادرش واسش تولد بگیریم و خوشحالش کنیم.خدایا ممنون که بابایه ماهان هست و بالا سره ماهانه,ممنون که ماهان عزیزم درسش خوبه و نگرانی واسه ما درست نکرده.خدایا خواهرم رو بیامرزو بهش ارامش بده من الان میفهمم چقدر نگرانه اونجا,چون الان بچه دارم.ماهانه من 4ساله بود که مامانش رفت خدایاهیچ بچه ای رو بدون مادر پدر نزار.(الهی امین)
بیشتر از همه خدایا واقعا شکرت که بابا یوسف و مامانی رو زنده و سالم نگه داشتی واسمون تا دله ما رو همیشه شاد کنند.خدایا ممنون ممنون ممنون.
سلاااااااااااااااااام*
امروز میخوام از عکس ایلیا که واسه مجله شهرزاد فرستادم بگم و ازشون تشکر کنم*ماهه پیش عکس رو دادم واسه مجله فکر نمیکردم این هفته چاپ بشه اماشد
من از دورانی که ایلیای مامان تو شکمم بود این مجله رو میخوندم یهویادم افتاد عکس بفرستم.من مطلب هاشو خیلی دوست دارم به همه دوستام هم که دارن نی نی دار میشن گفتم بگیرن تاریزه کاریه بچه داری رو یاد بگیرن
هفته پیش یهو دیدم ایلیا تو7ماهگی 1عکس داشت که به درده اینجا میخورد منم فرستادم*وقتی این ماه دیدم اونقدر خوشحال شدم که حد نداشت هم به باباش نشون دادم هم بدووووووووووووووو به مامانیخلاصه که اینم1تجربه قشنگ واسه ایلیای مامان
سلااااام به همه عزیزاااان
امروز اومدن چندتا کاره جدیده ایلیا تو این ماه رو بگم
ایلیای مامان تازگیا با جیغ و داد و دررفتن از دست من به هرچی که میخواد دست پیدا میکنه.قبلا لباس عوض میخواست کنه اروم بود اما جدیدا فرار میکنه تنها راهی که میشه نگهش داشت اینه که همش بگیم ایلیاییییییییییییی دااالیاین روش بسیار موثر بوده
و اما چندوقت پیش که داداش ماهان اومد و ما خیلی خوشحال شدیمایلیای مامان شوت کردن رو یاد گرفت.ماجرا این بود که داداش ماهان شروع کرد با ایلیا توپ بازی اما ایلیا وقتی توپ بهش می رسید دولا میشد با دست میزد چند دقیقه نگذشت که دیدیم بچه خیسه عرقه ماهان کلی بهش خندید که چرا اینجوری میکنی باید شوت کنیاین شد که 1روزه کامل ماهان باهاش بازی کرد تا یادگرفت بالاخره شوت کنه
کاره بعدیش این بود که 1روزپیشه مامانی گذاشتمشورفتم خریدلباس واسه عروسیوقتی اومدم دیدم از بس کلاغ پربازی کرده تا میگیم ایلیای کلااااغ؟دهنشو تا جایی که میشه باز میکنه میگه پررررررررر.حتی وقتی هم چیزی نمیگیم میگه جیزه پررررررر
واما یه کاره دیگش که چند ماه پیش هم انجام میدادو الان شدتش زیاد شده اینه که از1وجب جا که پشت مبل پیدا کنه هرجوره خودشو فشااااااااار میده تا بره پشت مبل.حالا بماند یه وقتایی گیر میکنه دادو هواری میزنه که بیاو ببین
ما تازه اینم متوجه شدیم که ایلیای مامان هرنوشیدنی رو با نی تمیزو راحت میخوره یه جورایی خدابه من رحم کرد چون از آب دادن با لیوان به بچه آجز بودم و مدام با شیشه میدادم که نریزه اما دیگه راااااااااااحت شدم
وامااااااا این اخری که یادم مونده اینکه واسه ایلیا لگو خریدم تا یه کم از مغزش بیشتر استفاده کنه اینم عکس ایلیای مامان.فعلا اینویادگرفته که من سرهم کنم و اون با شوق و ذوق از هم جداشون کنه.ممنونم از همتون
سلااااااااااااام به همه,امروز اومدم قدو وزن ایلیای مامان رو بگم.
قد: 77 وزن:9100 g
امروز دکترش گفت هفته ای 5تا زردی تخم مرغ رو حتما بخوره با کره.گفت با همه غذاهاش کره بخوره و همینجور ماهیچه و قلم.منم گرفتم که دیگه از امروزتا جایی که میشه بدم بخوره
گفتن الان وزن و قدش نرماله اما دیگه داره کم کم راه میوفته پس باید انرژیشو داشته باشه. میترسم انقدر بدم این غداهارو که دیگه نتونه راه بره
غذاهای مضر تا 1سالگی
چند تا چیز که خوردنشون تا 1 سالگی برای بچه ها خوب نیست عبارتند از :
1- عسل
2- اسفناج
3- مرکبات
4- سفیده تخم مرغ
5- مغز ها (بجز بادام)
6- بادمجان
ضمناً بهتره تخم بلدرچین یا گوشت هایی مانند بوقلمون و شترمرغ هم تا 1سالگی به نی نی داده نشه که خدای نکرده باعث حساسیت بشه.
سلااااااااام عزیزان*امروز میخوام 1شعره ناز که من دوسش دارم اینجا براتون بزارم که قبلا برنامه کودک ما بوده الانم واسه مامان ها خاطره هست*پس بفرمایید 1استکان چای تاخستگیتون دربره*
علی کوچولوووووو
لی لی لی لی لی
لی لی لی حوضک علی کوچولو این مردکوچک
علی کوچولو تو قصه ها نیست
مثل من و توست اون دوردورا نیست
نه قهرمانه نه خیلی ترسو
نه خیلی پرحرف نه خیلی کم رو
خونشون در داره در خونشون کلون داره
حیاط داره ایوون داره اتاقش تاقچه داره
حیاطش باغچه داره
باغچه ای داره گل گلی
کناره حوضش دالبری
لای لای لای
اینم شعره علی کوچولو*من که خیلی دوسش داشتم*این شعر از طرف ایلیا به همه مامان باباهای نازنین*
اینم کاری که ازم برمیومد
عید اومده ه ه ه ه ه
ای بچه های نازنازی** بیاین با هم بریم بازی**بازی و شادی بکنیم
هل هل و کل کل بکنیم**عید اومده بهار شده**غنچه گلهاواشده
درختها باز قشنگ شدن**زمین ها پرزگل شدن**شادی کنیم بازی کینیم
همدیگه رو بوس بکنیم
سلاااااااام ***عیدتون مبارکانشاا...ساله خوبی داشته باشید همگی
امسال اولین عیدی هست که ایلیای مامان میبینه ایشاا...120عیده دیگه هم ببینه و شاد باشه.ما از اینکه بعده حدوده 9سال زندگی مشترک امسال عید رو با گل پسرمون جشن میگیریم خیلی خوش حالیم.
تنها ایرادی که عید داشت این بود که تا ایلیا خوابش میبرد باید پا میشد لباس عوض میکردو نمیدونید این کارو با چه ناراحتی انجام میدادیم مایه جورایی میشه گفت بیچاره گیج شده بود اخه نه به روزایه قبل که از خونه بیرون نمیرفتیم نه به این روزاکه هر دقیقه بیرونیم.این عکسشو ببینید خودتون متوجه میشید که این طفلکی الان تو چه وضعیه(من خودم عاشقه این عکسماخه تا خوابید بلندش کردیم که بریم از ماشین پیاده شیم,اما خودمونیم تو هرشرایطی میگیم بخند میخنده حتی تو گریه)
(ایلیای مامان وقتی به زور تو ماشین از خواب پاشده که بره عید دیدنی)
حالا1عکس دارم از ایلیا و دوستش این عکس رو تو عید ننداختیم واسه حدوده1 یا2هفته قبله عیده.اسم این دختر خانم گل(مهراسا)جونه.این خانم کوچولو50روزی از ایلیای مامان بزرگتره,(نوه خاله ی مامانه ایلیا)*
ما همیشه ممنونه مامانه این خانم کوچولو هستیم.چون حدود2ماهگی ایلیا هیچ شیری بهش نساخت و دکترش گفت از مامانای دیگه کمک بگیرید تا1شیره مناسب واسش پیداشه.همون روزا بود که خاله نیلوفر(مامان محمد حسین و طاها)و خاله سمانه(مامان مهراسا)خیلی به ما کمک کردن.مثل مادر به ایلیا شیر دادن.خیلی روزای سختی بود اماواقعا ما ممنونه این دو خاله ی خوبیم.(انشاا... خدا به خودشون و خانوادشون سلامتی بده و بچه هاشونو شاد و سرحال واسشون نگه داره)
اینم از ماجرایه امساله ماااااااااااا
این بار میخوام از کارای ایلیا تو ماهه8زندگیش بگم
ایلیای مامان این ماه خیلی مریض شد که به جز سرما خوردگیش تب واسه دندون در اووردن هم بود که بالاخره نوک دندوناش زد بیرون و3تا از بالا دراومد.خیلی اذیت شد اما دیگه کاری نمیشد کرد.حالا که در اومده خیلی راحت شده.تواین عکس گمونم معلوم باشه
خلاصه که هم ابگوشت دادم خورده هم کته ماستیه کاره جدید هم میکنه که یاده 1ضرب المثل میندازه منو اونم اینه(گهی پشت به زینو گهی زین به پشت)یعنی تا توی رورواکه که هیچ وقتی بیرونه زیره رورواکه.بساطی داریم واسه بیرون اووردنش (سرش گیر میگنه,پاهاش در نمیاد,جیغ و داد).. اینم 1نمونه از اون حالتش..
و اما کاره دیگه,اقاپسرم تازگیا همش میچسبه به شوفاژ(شوفاژ رو داره کشف میکنه)*اولش میسوخت و بغض میکردتازگیا فهمیده اگه با پیشبند بره جلو نمیسوزه دیگه همش دستشو میچسبونه به شوفاژ...
اینم از اقا پسره مااااااااااااا
سلاااااااااااااااااام*
امروز میخوام از خونه تکونی عید بگم.1ماهی میشه درگیرشیم ایلیای مامان هم کلی کمک حاله مامانشه.طفلکی بچم چقدر هم مریضی کشید
خونه تکونی
خونه تکونی میکنم منتظره بهارم
منتظره بهارورویش سبزه زارم
می خوام وقتی بهار میاد
خونه ی من تمیز باشه
بهارتوی خونه ی من
یه مهمونه عزیز باشه
البته عزیزان همه ماجرا این نیست که فقط ایلیا زحمت تمیز کردنه خونه رو بکشه 1کم هم مامانش کار کرده که طفلی خسته نشه
ایلیا جونم 1کم بازیگوش شده یعنی تا میتونه از سطح هموارو نا هموار بالا میره و خوشه یعنی تا میتونه چهار دست و پا از همه چی بالا میره و همه مواظبشن که نکنه اقا بخوره زمین یا چیزیش بشه
الان این عکس گوشه ای از فعالیت ایلیا در خونه تکونی اولین عیده زندگیشه که البته قابله تحسینه فقط تنها قسمت جالبش اینه که فقط اون خوشحاله و قیافه ی ما هم دیدنیه
خوشم میاد اصلا هم رو نمیده که نزاریم بره بالا.با قیافه حق به جانب برمیگرده تلویزون هم نگا میکنه انگار منظورش اینه که هییییییییییس ساکت باشیدفیلم دارم میبینم
خلاصه که خداروشکر که سالمه و خوشحال*
اینم از خونه تکونی عیده اول ایلیای مامان
این ماه دوستم زهره جون اومدو من و ایلیا رو برد دکتر واسه قدو وزندستش درد نکنه
خلاصه رفتیم...قد:74 cm وزن:8800 g
خداروشکر همه چی عالی بود
ه غذاهایی که ایلیا میخوره دیگه کاملتر شده ,یعنی تو سوپ هایی که بهش میدم دیگه مرغ و گوشت وماکارونی یا رشته هم اضافه میکنم.
راستی ایلیا تو این ماه دیگه کامل هم میشینه هم چهار دست وپاعینه گوووووووووووووله میرهوقتی وسط حرکتش میشینه که خستگی در کنه خیلی بامزست.همچین فیگور میگیره انگار هیچکس جز خودش همچین کاری نکرده این عکس یکی از همون فیگوراشه که تکون نخورد تا عکس بگیرم
اینم از اقا پسره ما,
خدایاااااااااااااااااااااااااا همه بچه هارو واسه پدرو مادراشون حفظ کن.
خدایااااااااااااااااااا ممنون که ایلیا سالم و سرحاله و ما با خوش بودن و خندیدنش اینقدر شادیم*
خدایااااا خیلی خیلی شکرت